سفارش تبلیغ
صبا ویژن
این دانش دین است، پس نیک بنگرید که از چه کسی دین خود رامی گیرید . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]

.: آوای حق :.

 
 
فلسطین در سال صفر(چهارشنبه 87 خرداد 15 ساعت 8:33 عصر )
 
 مرکز اطلاع رسانی فلسطین:در 11 مارس، نیروهای تحت امر "عبدالقادر الحسینی" موفق شد مقرّ "آژانس یهود" در بیت‌المقدس را منفجر نموده و باعث مرگ 11 صهیونیست شوند.
 
   *آغاز نبرد سرنوشت
توده‏های مردم عرب - به خصوص مصری‏ها - در هفتة اول ماه دسامبر، موجی از تظاهرات خشم‏آلود را علیه "قطعنامة 181" به راه انداختند که "اتحادیة عرب" را به واکنش عملی وادار کرد. روز 8 دسامبر سال 1947 اجلاس ویژة اتحادیة عرب در قاهره افتتاح شد. پس از 9 روز مذاکره در این اجلاس مقرر شد: "ده هزار قبضه تفنگ و سه هزار داوطلب، به همراه یک میلیون پوند در اختیار "کمیتة نظامی - فنی" قرار داده شود."

در ابتدای ژانویة سال 1948، "عبدالقادر الحسینی" فرماندة افسانه‌ای "سازمان جهاد مقدس" پس از ده سال، مخفیانه وارد "بیت‌المقدس" شد تا یگان‌های جهادی را برای مبارزه علیه انگلیسی‌ها و صهیونیست‌ها سازماندهی کند. همزمان "کمیتة نظامی - فنی" (وابسته به "اتحادیة عرب") یک نیروی نظامی از داوطلبان عرب را تشکیل داده و فرماندهی آن را به "فوزی القاوقچی" واگذار می‌کند.

اولین ستون نیروهای داوطلب عرب، تحت عنوان "سپاه نجات فلسطین" در هشتم ژانویة سال 1947 در بخش‏های تحت نفوذ اعراب در فلسطین استقرار یافت اما نظر به این که عملاً "کمیتة عالی عرب" رهبری اعراب فلسطینی را برعهده داشت، در حقیقت این "سازمان جهاد مقدس" بود که "ارتش فلسطین" محسوب می‏شد که شامل بیش از 3000 رزمندة مسلمان فلسطینی می شد و فرماندة آن در میان فلسطینیان محبوبیتی اسطوره‌ای داشت.

این نیروها تا پایان ماه مارس سال 1948 اهداف "آژانس یهود" و "صهیونیست‏ها" را در همه جای فلسطین مورد حمله قرار دادند. از سوی دیگر "هاگانا" که به عنوان ارتش رسمی صهیونیست‏ها، از مدت‏ها پیش عملیات خود را علیه اعراب آغاز کرده بود، تنها یک روز پس از تصویب "قطعنامة 181"، تمامی یهودیان 17 تا 25 ساله را به خدمت نظامی فراخواند. در حالی که فرستادگان‌"هاگانا" برای یک معاملة هنگفت اسلحه با "چکسلواکی" به توافق رسیده بودند، وزارت امور خارجة آمریکا در 5 دسامبر، اعمال تحریم تسلیحاتی علیه فلسطین و کشورهای عربی را اعلام کرد. در همین ایام "ایرگون" که حدود سه سال، تمامی انرژی خود را مصروف فرسوده کردن "حکومت قیمومیت" کرده بود، بار دیگر حملات خود را بر روی مسلمانان فلسطینی متمرکز کرد. به این ترتیب، نبرد سختی میان رزمندگان و مردم فلسطین با "هاگانا" و "ایرگون" آغاز شد و حدود 5 ماه، تا روز 14 مه سال 1948، ادامه یافت.

*خیانت در جبهه مسلمانان

در جریان این جنگ نابرابر، صهیونیست‏ها مجهز به سلاح‏های جدید و پیشرفته‏ای بودند که به هیچ وجه در اختیار رزمندگان مسلمان عرب قرار نداشت. در مقابل، بزرگ‏ترین و فعال‏ترین تشکیلات مسلّح فلسطین یعنی "ارتش جهاد مقدس" به شدت از کمبود سلاح و آموزش رنج می‏برد، تا جایی که فرماندة این ارتش، "عبدالقادر الحسینی" دو روز پیش از آخرین نبرد خود، به یکی از رؤسای "اتحادیة عرب" که به دلیل اختلافات خود با "کمیتة عالی عرب"، از تحویل سلاح به "سازمان جهاد مقدس" خودداری می‏کرد گفت : "شما خائن هستید، شما جنایتکار هستید، تاریخ گواهی خواهد داد که شما فلسطین را از بین بردید." وی این گلایه خود را خطاب به رییس اتحادیه عرب در قاهره به صورت مکتوب نیز ثبت کرد تا تاریخ در باره حقیقت آن چه در فلسطین گذشته است قضاوت کند.این دستخط تاریخی سردار نام آور مجاهدان فلسطینی که غالبا مورد غفلت عامدانه ای از سوی مورخین عرب واقع می شود سندی ست غیر قابل انکار از خیانت خانمان براندازی که در ورای شعارهای پرحرارت سران عربی پنهان شده بود.متن این نوشته کوتاه که در کاغذ سربرگ دار و رسمی "سازمان جهاد مقدس" نوشته شده و تاریخ نگارش آن مربوط به یک روز پیش از شهادت "عبدالقادر الحسینی" می باشد بدین قرار است:
تذکر آقای دبیر کل اتحادیه عرب در قاهره
یقینا اینجانب مسوولیت بدون کمک و سلاح رها کردن نظامیان خود را ، آن هم دراوج پیروزی هایشان متوجه شما می دانم.

 
سیلی بر صورت بوش!(سه شنبه 87 خرداد 14 ساعت 2:32 صبح )
"جرج بوش" رئیس جمهور آمریکا اخیرا به منظور شرکت در جشن های شصتمین سالگرد تاسیس رژیم اشغالگر قدس بر روی ویرانه های منازل ملت مظلوم فلسطین به فلسطین اشغالی سفر کرد و تعدادی از پایتخت های کشورهای عربی نیز خود را برای استقبال از بوش جنایتکار آماده کردند تا به منظور ابراز نوکری خود برای آمریکایی ها و شخص بوش جشن تاسیس کشور دوست خود "اسرائیل" را هر چه باشکوهتر برگزار کنند و شاید هم با در دست گرفتن شمشیرهای عربی با وی به رقص درآمده و جام "خیانت" و "پستی" را به سلامتی وی نوش کنند.

از سوی دیگر، تشکیلات خودگردان فلسطین در رام الله از اعتقاد "کورکورانه" خود به پاکی و عدالت رئیس جمهور آمریکا و قدرت فوق العاده وی برای تشکیل کشور مستقل فلسطینی برای فلسطینیان و یا حداقل به رسمیت شناختن این کشور پس از گذشت 60 سال خبر داده است.

اما همزمان با این مسائل، گروه های مقاومت فلسطین در اقدامی کاملآ متفاوت، در حالی که بوش مشغول عرض تبریک به مقامات صهیونیستی به مناسبت شصتمین سالگرد تاسیس این رژیم و تاکید بر خدمت صادقانه مقامات و شهروندان آمریکا و دیگر هم پیمانان این کشور به رژیم صهیونیستی بود، شهرک صهیونیست نشین عسقلان را هدف یک فروند موشک دست ساز قرار دادند تا شهرک نشینان صهیونیست مانند گوسفندان فراری از چنگال شیر، به منظور حفظ جان خود به پناهگاه ها هجوم ببرند و مهمتر از آن لرزه بر اندام رئیس جمهور آمریکا بیاندازند.

این حمله موشکی، رعب و وحشت زیادی در میان شهرک نشینان صهیونیست ایجاد کرد و باعث کشته و زخمی شدن دهها نفر و نیز ویرانی کامل چندین ساختمان شد و علاوه بر این، باعث ابتلای تعداد زیادی از شهرک نشینان صهیونیست به بیماریهای روانی و انتقال آنها به بیمارستان ها و تیمارستان ها شد.

پیام این موشک به فرماندهان ارتش صهیونیستی که دائما نوار غزه را تهدید به حمله گسترده نظامی می کنند این است که مقاومت راه حل بهتری برای رویارویی با حماقت ارتش صهیونیستی دارد و این موشک اولین و آخرین موشک فلسطینی ها نخواهد بود.  

اما پیام مهمتر این حمله موشکی، پیامی سیاسی و متوجه رئیس جمهور آمریکا بود و به او اعلام کرد که اقدام رژیم صهیونیستی در کشتار و اخراج فلسطینیان از سرزمین شان و تخریب اراضی و مصادره دارایی های آنها، و از سوی دیگر، اعلام حمایت بی قید و شرط آمریکا از رژیم صهیونیستی در مقابل ملت بی دفاع فلسطین، بدین معنا نیست که ملت فلسطین به منظور در امان ماندن از حملات بالگردها و موشک های آمریکایی بیرق سفید را به نشانه تسلیم بالا خواهند برد، به ویژه این که تجربه ثابت کرده که ملت صبور فلسطین هیچ گاه تحت تاثیر تهدیدات و هشدارهای دشمنان خود قرار نمی گیرد، بلکه این ملت شجاع همواره در خط مقدم آزادی خواهان جهان قرار خواهد گرفت و این ملت های آزادیخواه دیر یا زود آمریکای جهان خوار را شکست خواهند داد و این احتمال پس از شکست همپیمانان آمریکا در فلسطین، عراق، سودان و لبنان شدت بیشتری به خود گرفته است. بوش باید این مساله را به یاد داشته باشد که ملت های بیدار هیچگاه جنایت های آمریکا در کشورهای عربی و اسلامی را فراموش نخواهند کرد و مهمتر از آن، عمر حکومت های نامشروع ساعتی بیش نیست و این حکومت های حق و مشروع هستند که تا ابد الدهر استوار باقی خواهد ماند.

این پیام آزادیخواهان فلسطینی در واقع سیلی محکمی بر چهره عبوس بوش و ایادی وی نواخت. رژیم های دوست و همپیمان آمریکا و رئیس جمهور جنایتکارش، تنها نماینده کاخ های ریاستی و پادشاهی هستند که خانواده های شان در آنها با آسایش و امنیت زندگی می کنند و اما نماینده واقعی ملت های آزاده؛ به ویژه ملت فلسطین کسانی هستند که مردم آنها را انتخاب کرده اند و به رغم تمامی فشارها و تحریم ها که به منظور دست کشیدن از آنها صورت می گیرد، همچنان به حمایت خود از نمایندگان شان ادامه می دهند. آمریکا و همپیمانانش تمامی امکانات اولیه زندگی را از این ملت ها گرفته اند، اما با این حال، هرگز نتوانسته اند کرامت و شرافت را از آنها گرفته و آنها را از ادامه راه جهاد و مقاومت منصرف کنند. از همین رو، پس از گذشت 60 سال از فاجعه فلسطین، هنوز بر عهد و قسم خود در زمینه بازگشت به سرزمین مادریشان که از آن اخراج شده اند، تاکید دارند و إن شاء الله در آینده نزدیک به این خواسته خود دست خواهند یافت. 


 
فریب و خیانت(شنبه 87 خرداد 11 ساعت 7:33 عصر )
فریب و خیانت، انحراف اخلاقی در تورات و تلمود

  مهم و مفید می نماید اگر با رفتار و اخلاق یهودیان از طریق خلق و خویشان که در نصوص توراتی آمده، آشنا شویم. یهودیان می پندارند که ملت برگزیده و مقدسی هستند که یهوه آنان را برای خود انتخاب کرده تا اینکه ملتش، ملتی خاص و او پروردگارشان باشد.

    یقیناً چنین تئوری تنگ نظرانه دارای پایه های اصولی است که یهودیان در نظریه برتری جویانه خود به آن استناد می جویند. این اندیشه امت های دیگر را به پیروی از رفتار یهود، اندیشه دینی و مدنی آنها وادار می کند تا اینکه خود الگو و نمونه آنها باشند. مانند ارزشهای اخلاقی، دید انسانی، تلاش، تعامل، برادری و اتحاد، دید باز نسبت به آفاق حقیقت، تسامح، آزادی، عدالت و مساوات.

    الگو و نمونه همیشه باید دارای خصایص مثبت و متمایزی باشد تا او را شایسته ترقی و  استعلا گرداند. شایان ذکر است که اسوه و نمونه همیشه دید باز، روحی تسامح گرا و روانی والا دارد که به همکاری، تسامح و برادری دعوت می کند.

    چگونه می توانیم، قبول کنیم که یهودیان نطفه مقدس و ملت برگزیده ا ی هستند که “رب الجنود“، آنها را به عنوان ملت خاص خود انتخاب کرده است، ‌به این اعتبار که یهودیان تنها ملتی هستند که شایسته برتری و استعلا هستند و کلیه ملتها باید در خدمت آنها بوده و آنها را عبادت کنند و لو اینکه به نابودی خود آنها بیانجامد.

    در فصل اول و دوم مسائل مربوط به خوی ستیزه جویانه و نژادپرستانه یهود که نصوص تورات بر آنها به عنوان خلاصه دین یهود و جوهره آن تأکید می ورزد،‌ آمده است و نهایت بسته بودن، تعصب، ستیزه جوی و نژاد پرستی آنها را با استناد به این نصوص توضیح داده ام.

    در این فصل با استناد به نصوص تورات، آنچه را که از نشانه های فریب و خیانت و انحراف اخلاقی ملت برگزیده و مقدس خدا آمده، عرضه می کنم، اینها خلق و خوی اجداد یهودیان امروزی هستند که اجمالاً الگو و مرجع اساسی آنان در زندگی دینی و مدنی شان می باشند.

    رهبران کنونی رژیم صهیونیستی به خلق و خوی شمشون و جدعون و داود و فرزندان یعقوب (بر اساس آنچه در کتابهای تحریف شده آنها درباره این افراد آمده است) را به گمان اینکه آنها نمایندگان گذشتگان هستند استناد می کنند و آن را پیش روی خود ساخته اند و اعمال و کارهای آنان را قهرمانانه و بزرگ منشانه می نامند که اقتدا به رفتار این اشخاص (گذشتگان) ضروری است. علیرغم خوی ناخوشایند و منفی یهود که بیانگر انحراف اخلاقی، فریب، خیانت، ستیزه جوی و نژادپرستی شرم آور است و در تاریخ آمده اما این عمل یهودیان بازخوانی تاریخ است. 

    هر کسی نگاهی بر اسفار تورات بیاندازد به این نتیجه می رسد که، فریب، خیانت و انحراف اخلاقی از اصول و ارزشهای اسلاف یهودیان امروز است، این اصول در اندیشه دینی یهود اساسی و جوهری است.

    یهودیت بر مبنای بیم و واهمه از دیگران، برتری جوی، ستیزه جویی و نژاد پرستی شکل گرفته است. این خلق و خوی حتماً باید روح یهودیی را با صفاتی چون فریب، خیانت و انحراف اخلاقی متصف گرداند، که در نتیجه یهوی حق دارد سرقت کند... اما نه از یهودی دیگر بلکه از افراد غیر خودی و کارهای دیگر چون زنا، قتل، فریب و خیانت و غیره می تواند انجام دهد (بدین معنی که می توانند با غیر خودی چنین کارهای انجام دهند).

    یهودیان با چنین دید تنگ نظرانه با دیگران برخورد می کنند،‌ این اصول دراندیشه دینی یهود جوهری و اساسی هستند که در کتاب تورات و تلمود تدوین شده است و امروزه در مدارس رژیم صهیونیستی و همچنین در مدارس مخصوص یهودیان در اماکن اقامتی آنها در کشورهای جهان تدریس می شود.

    کودکان یهودی با چنین اندیشه های تربیت می شوند  و اینگونه اخلاق آنها با افکار نابرابری، ستیزه جویی، فریب، واهمه، برتری جویی و نژادپرستی رشد می کند.

    به همین خاطر ضروریست که بر نصوص تورات و لو به اختصار، نگاهی بیاندازیم و در مورد خلق وخوی یهودیان که اسلاف آنان بر آن بوده اند و به عنوان روشی اساسی برای نسلهایشان در آمده است، سخن بگوییم.

فریب و خیانت:

    در سفر پیدایش می خوانیم که یعقوب (اسرائیل) و فرزندانش هنگام بازگشت از “فدان آرام“ در منطقه “شکیم“ سکنی گزیدند. حاکم منطقه “یدعی حمور“ بود که متصف به اخلاق پسندیده، و روحیه انسانی بازی داشت. پسر ایشان “شکیم“ عاشق دختر یعقوب “دنیه“ شد. “حمور“‌او را برای پسرش خواستگاری کرده و گفت: پسرم شکیم عاشق دخترتان شده است. دخترتان را به همسری پسرم درآورید و ما را به خویشاوندی خود قبول کنید. با هم پیوند خویشاوندی برقرار کنیم، با ما زندگی کنید و این سرزمین نیز از آن شماست. در آن به زندگی و تجارت بپردازید و می توانید از آن بخرید و مالک شوید.

    “سپس شکیم به پدر و برادران دختر گفت: دست از سرم بردارید، خیر و برکت را از چشمهای شما می بینم. چیزی را که بخواهید به شما می دهم و هر چه دلتان می خواهد مهریه را بیشتر کنید، که من پرداخت می کنم و هر چه را بخواهید به شما می بخشم اما این دختر را به من بدهید.“

    بنی اسرائیل این پیوند خویشاوندی را بی حرمتی به خود قلمداد کردند. زیرا دین یهود اجازه اختلاط با دیگر ملتها را نمی دهد و پیوند خویشاوندی هم نوعی اختلاط است که یهودیان هرگز آن را نمی پذیرند.

    به خاطر این که آنان در این سرزمین غریب و تعدادشان کم بود توانایی رویاروی با اهالی شکیم را نداشتند تا به آنها حمله کرده و از چنین پیوند خویشاوندی ممانعت کنند. به همین خاطر چاره ا ی جز فریب و خیانت برای رهایی از این پیوند نداشتند و از پاک سرشتی و شجاعت حمور حاکم منطقه و فرزندش شکیم سوء استفاده کردند.

    فرزندان یعقوب چاره ا ی اندیشیدند که عبارت بود از موافقت ظاهری با این پیوند به شرط اینکه حمور و فرزندش “شکیم“ و کلیه اهالی شکیم ختنه شوند. در این باره در تورات می خوانیم:“ فرزندان یعقوب به شکیم و پدرش “حمور“ با حیله خاصی جواب مثبت دادند به آنها گفتند که ما نمی توانیم دخترمان را به پسری که ختنه نشده بدهیم. اگر مانند ما که ختنه هستیم، افراد ذکور شما ختنه شدند دختر به شما می دهیم و از شما می گیریم.

    حمور و فرزندش با این شرط موافقت کردند بی خبر از اینکه این نوعی حیله و دسیسه برای فریب دادن آنها و کلیه اهالی شکیم  است. در این خصوص در تورات می خوانیم: سخن آنان به مذاق حمور و فرزندش خوش آمد. و پسرش در انجام این شرط درنگ نکرد. چرا که وی عاشق دختر یعقوب بود. شکیم سخاوتمندترین فرد خانواده پدرش بود. حمور و شکیم به جلو در شهر آمدند و برای اهالی شهر چنین گفتند: اینها قومی هستند که صلح طلب بوده و سر دشمنی با ما ندارند، پس در این دیار ساکن شوند و در آن به داد وستد بپردازند. این سرزمین پیشکش آنهاست و با هم پیوند خویشاوندی برقرار می کنیم و اکنون که ما در یک مکان زندگی می کنیم و مانند آنها خود را ختنه می کنیم، یک ملت واحدی خواهیم شد.

مرکز اطلاع رسانی فلسطین

 
جوانان(شنبه 87 خرداد 11 ساعت 7:28 عصر )
مرکز اطلاع رسانی فلسطین

  پژوهش های انجام شده در آمریکا نشان می دهد که نسل جدید جامعه یهودیان این کشور رابطه چندانی با دولت صهیونیستی ندارند.

یهودیان جوان غیرارتدوکس بیش از پیش از اسرائیل فاصله می گیرند و حل شدن در جامعه آمریکا از راه ازدواج با غیر یهودیان و حاکم شدن نگاه مذهبی به یهودیت به جای نگاه قومی به آن از جمله علل این گرایش ها بوده است.

طبق این پژوهش ها برای نسل قدیم اسرائیلی ها این پرسش مطرح بود که «چگونه به اسرائیل احترام بگذارند» درحالی که برای نسلی که پس از سال 1976 متولد شده، سؤال این است که «چرا باید به اسرائیل احترام گذاشت؟»
حمایت آمریکا با پشتوانه یک لابی قدرتمند یهودی، یکی از عوامل مهم موفقیت در شکل دادن یک کشور یهودی از سال 1948 تاکنون بوده است، اما تحقیقات اخیر نشان می دهد که تغییر تمایلات یهودیان نیز به خاطر حمایت از این لابی است.

این تحقیق همچنین بیانگر آن است که 48 درصد یهودیان آمریکایی (زیر 35 سال) براین باورند که نابودی اسرائیل یک تراژدی شخصی برای آنان خواهد بود. این درحالی است که این میزان در میان افراد بالای 65 سال 77 درصد است. علاوه بر این تنها 54 درصد افراد زیر 35 سال، ایده یک کشور یهودی را پذیرفته اند درحالی که 81 درصد افراد بالای 65 سال، این باور را دارند.

هم اکنون حدود شش میلیون یهودی در آمریکا زندگی می کنند که تنها یک سوم آنان خود را جزیی از این جماعت یکپارچه می دانند.
کنسولگری آلمان در نیویورک ماهانه حدود 30 درخواست مهاجرت دریافت می کند و یک شرکت حقوق مهاجرتی نیز می گوید: 120 مهاجر یهودی خواهان گرفتن تابعیت آلمان هستند. بیشتر یهودیانی که از این قانون استفاده می کنند، از کشورهای شوروی سابقند. اما دراین میان می توان به یهودیانی از آمریکا، کانادا و استرالیا هم اشاره کرد.
بیش از 4000 اسرائیلی هم در سال 2006 موفق به گرفتن تابعیت آلمانی شدند. که این میزان نسبت به سال 2005، 50 درصد افزایش داشته است.

برپایه آمار دولت آلمان، هم اکنون حدود 200 هزار یهودی در آلمان زندگی می کنند، درحالی که جمعیت آنان پس از فروریختن دیوار برلین 25 هزار نفر بوده است.

ناظران سیاسی می گویند نفرت جوانان یهودی از سیاست های اسرائیل هر روز بیش از گذشته می شود.


 
کابوس بزرگ(جمعه 87 خرداد 10 ساعت 3:54 صبح )

   کابوس بزرگ اولمرت

 مطبوعات لبنان ضمن استقبال از هوشمندی و تدبیر حزب الله لبنان و رهبر آن خاطرنشان کرده اندکه اسرائیل از صداقت و اعتبار نصرالله می ترسد و نگران آنست که وی اطلاعات دیگری راهم در اختیار داشته باشد و به همین دلیل اظهارات او را رد نکرده است .

 

کابوس بزرگی که « ایهود اولمرت » نخست وزیر رژیم صهیونیستی و دستیارانش دچار آن شده اند روز به روز ابعاد تازه ای به خود می گیرد . مسئله یکبار دیگر به جنگ 33 روزه بازمی گردد و بنظر می رسد که بدبختی های اولمرت و اطرافیانش در این زمینه تمامی ندارد . این بار نه تنها ناتوانی سردرگمی و شکست اولمرت در جنگ 33 روزه مطرح است بلکه صحبت از اینست که ارتش صهیونیستی در جنگ 33 روزه حتی نسبت به ساکنان فلسطین اشغالی و صهیونیست ها هم « پنهانکاری » کرده و به فریبکاری متوسل شده است .
«
سیدحسن نصرالله » دبیرکل حزب الله لبنان اخیرا در اظهارات خود پرده از روی رازی برداشته است که صهیونیست ها برای بیش از یکسال سعی کردند آنرا پنهان کنند و هیچ سخنی از آن بمیان نیاوردند نصرالله می گوید که جنازه تعدادی از کشته شدگان جنگ 33 روزه را در اختیار دارد و می خواهد آنان را با اسرای لبنانی در بند رژیم صهیونیستی مبادله کند. مقامات صهیونیستی اگرچه از انتشار این خبر و پیشنهاد حزب الله شوکه شده اند ولی همچنان ترجیح داده اند که در برابر این افشاگری ساکت بمانند و چیزی نگویند که حزب الله را و تحریک کند و برای افشاگریهای بیشتر وسوسه نماید .
مطبوعات لبنان ضمن استقبال از هوشمندی و تدبیر حزب الله لبنان و رهبر آن خاطرنشان کرده اند که اسرائیل از صداقت و اعتبار نصرالله می ترسد و نگران آنست که وی اطلاعات دیگری را هم در اختیار داشته باشد و به همین دلیل اظهارات او را رد نکرده است .
استناد به صداقت نصرالله منحصر به لبنانی ها نیست بلکه حتی در طیف دشمنان حزب الله لبنان هم این صداقت و شجاعت وی مورد اعتراف است . « ران شیفلر » نویسنده شهیر اسرائیلی معتقد است نصرالله با این اظهارات سعی داشت اعصاب اسرائیلی ها را درهم بریزد که در این کارش نیز موفق شد. او می گوید : ما مزدوران حزب الله نیستیم ولی فعلا داریم با ساز آنها می رقصیم . واقعیت اینست که حزب الله لبنان در خلال جنگ 33 روزه نه تنها آرایش جنگی اسرائیل را درهم ریخت و افسانه شکست ناپذیری اسرائیل را باطل کرد بلکه حتی کاخ پوشالی آرزوهای صهیونیست ها را نیز ویران کرد و به آنها فهماند که آینده ای ندارند و بنای حاکمیت اسرائیل از تارهای عنکبوت هم لرزان تر است .
«
موشه فیگلن » یکی از اعضای حزب افراطی « لیکود » در موضع گیری نسبت به شخصیت سیدحسن نصرالله رهبر حزب الله لبنان و ارزیابی صداقتش می گوید : البته که همینطور است و مردم اسرائیل در جریان جنگ 33 روزه دریافتند که نصرالله از رهبران اسرائیلی راستگوتر است و در عین حال این نکته را نیز فهمیدند که اگر بخواهند به کسی اعتماد کنند این شخص نصرالله است نه رهبران اسرائیل !اینها اظهارات لجوج ترین و کینه توزترین دشمنان حزب الله است که با اعترافات خود صداقت رهبر حزب الله لبنان را به تصویر می کشند. البته « فیگلن » در این مقوله تنها نیست بلکه سایر ناظران اسرائیلی هم در این زمینه با او هم عقیده هستند. « موتی کرشنیوم » روزنامه نگار صهیونیست هم در عین اعتراف به تندروی خود تصریح می کند که باید ویژگیهای منحصر بفرد و برجسته نصرالله را بپذیریم . او شخصیتی بسیار عمیق و متوازن دارد عاقل و منطقی است و به تحولات پیرامونی قویا احاطه دارد و مشخصا راستگو است . البته این اعترافات دشمن ذره ای از کینه و خشم آنها نسبت به عامل ناکامی و شکست اسرائیل در جنگ 33 روزه نمی کاهد ولی مسئله اینست که سردمداران اسرائیلی اکنون نزد افکار عمومی اسرائیل به « پنهانکاری » و عوام فریبی متهم شده اند و در زیرفشار سنگین اعتراضات عمومی پاسخی برای این پرسش ندارند که چرا وجود چندین کشته در طول جنگ 33 روزه را از ساکنان فلسطین اشغالی پنهان کرده اند و نیروهای ارتش صهیونیستی حتی پیکر آنها را در صحنه بحال خود رها کرده و از صحنه گریخته اند .
خشم و نگرانی اولمرت و دستیارانش از اینست که آنها جنگ 33 روزه را به بهانه تلاش برای نجات 2 نظامی اسرائیلی که اسیر حزب الله شده بودند آغاز کردند ولی علیرغم تحمل تلفات سنگین کمترین موفقیتی در نجات این 2 نظامی اسیر بدست نیاوردند . این درحالیست که انگشت اتهام بطور رسمی متوجه اولمرت شده است . گزارش رسمی کمیته تحقیق پارلمان صهیونیستی نیز همانند کمیته تحقیق « وینوگراد » « ایهود اولمرت » را به « بی کفایتی » « بلاتصمیمی » و اتخاذ تصمیمات نادرست بی موقع و نامتناسب با شرایط زمانی و مکانی متهم کرده است . بر این براساس اکنون احزاب رقیب و حتی برخی از هم حزبی های اولمرت وی را برای استعفا تحت فشار قرار داده اند تا بلکه با روی کارآمدن دولت جدید تحولی برای تقویت موقعیت متزلزل کنونی اسرائیل ایجاد شود لکن اولمرت حاضر به کناره گیری داوطلبانه نیست مگر آنکه برای استعفا تحت فشار روزافزون قرار گیرد. در چنین شرایطی همکاران اولمرت سعی دارند با رجزخوانی به تقویت روحیه در هم شکسته نظامیان مایوس اسرائیل بپردازند .
«
ایهود باراک » وزیر جنگ رژیم صهیونیستی که از نزدیک وضعیت مفلوک ارتش بویژه افسردگی حاکم بر سلسله مراتب فرماندهی ارتش صهیونیستی را به چشم خود می بیند بیشتر از دیگران برای تقویت روحیه و بازسازی روانی ارتش احساس نگرانی می کند و طی هفته های اخیر با سخنان خود سعی دارد شکاف بزرگ در پیکره ساختار دفاعی ارتش صهیونیستی ترمیم کند. وی در اظهارات خود بارها ادعا کرده است که اسرائیل در جنگ آینده پیروز خواهد شد. لکن مطبوعات اسرائیل با انتقاد جدی از « باراک » وی را به فریبکاری و عوام فریبی متهم کرده اند و تصریح می کنند که شانسی برای ارتش اسرائیل در یک جنگ احتمالی وجود ندارد .
روزنامه « معاریو » ضمن انتقاد از باراک تصریح می کند که اسرائیل در جنگ آینده شکست می خورد . « کوبی نیف » در این مقاله با لحن گزنده ای که در تاریخ مطبوعات اسرائیل بیسابقه است وزیر جنگ اسرائیل را با واژه های « کودن » و « تهی مغز » مخاطب قرار می دهد وی می نویسد : « تو منظورت از این لاف زنی ها چیست در حالیکه تو حتی قادر نیستی ساکنان « سدیروت » را از موشکهای فلسطینی در امان نگهداری . بعلاوه نمی توانی یک اسیر نظامی را به خانه اش بازگردانی . ما نمی توانیم پیروز شویم چون نمی دانیم جنگ آینده چگونه است باید با چه کسانی بجنگیم در چه شرایطی آغاز می شود و چگونه توسعه خواهد یافت در چنین شرایطی حتی ارتش آمریکا هم شانس پیروزی ندارد. » اینها جملات تکاندهنده ای هستند که این روزها در مطبوعات صهیونیستی منعکس می شوند .
سئوال جدی اینست که چرا این مطالب در معرض دید افکار عمومی اسرائیل قرار می گیرند آیا اینها نشانه های فروپاشی قدرت در اسرائیل نیست که رسانه ها بجای تلاش برای روحیه دادن به ساکنان اسرائیل « تیر خلاص » را شلیک می کنند در چنین شرایطی افشای وجود اجساد چند نظامی اسرائیل در اختیار حزب الله به کابوس بزرگ اولمرت و دستیارانش مبدل شده است و آنها را بی دفاع تراز گذشته در برابر حملات رسانه ای و جنگ تبلیغاتی مخالفین قرار می دهد. تصادفی نیست که در طول یکسال اخیر میزان مهاجرت منفی در اسرائیل افزایش یافته و تعداد فراریان از باصطلاح سرزمین موعود بسیار بیش از افرادی است که با فریبکاری صهیونیستها به فلسطین اشغالی مهاجرت می کنند. چرا که مهاجرین به سرزمینهای اشغالی با تلخکامی احساس می کنند که به « کیسه های شنی » مبدل شده اند و رهبران شیاد و تهی مغز اسرائیل در پشت سر آنها سنگر گرفته اند و با لاف زنی های فریبکارانه پیروزی در جنگ آینده را مژده می دهند و حال آنکه زمان به زیان اسرائیل به پیش می رود و هیچگونه چشم انداز روشنی برای رژیم اشغالگر قدس به چشم نمی خورد .
افشای در اختیار داشتن اجساد چند نظامی اسرائیلی از سوی حزب الله به کابوس بزرگ اولمرت و همفکرانش مبدل شده است و آنها را بیدفاع تر از گذشته در برابر حملات رسانه ای و تبلیغاتی مخالفان خود قرار می دهد
واقعیت اینست که حزب الله در جنگ 33 روزه نه تنها آرایش جنگی اسرائیل را درهم ریخت و افسانه شکست ناپذیری رژیم صهیونیستی را باطل کرد بلکه به رهبران اسرائیل و صهیونیست ها فهماند که بنای حاکمیت آنها از تارهای عنکبوت هم لرزان تر است
اکنون سردمداران رژیم صهیونیستی نزد افکار عمومی اسرائیل به پنهان کاری و عوام فریبی متهم شده اند و پاسخی برای این پرسش که چرا در باره وجود شماری اجساد نظامیان خود نزد حزب الله هیچگونه اطلاع رسانی نکرده اند ندارند
« موشه فیگلن » یکی از اعضای حزب افراطی « لیکود » : مردم اسرائیل در جریان جنگ 33 روزه دریافتند که نصرالله از رهبران اسرائیلی راستگوتر است و در عین حال این نکته را نیز فهمیدند که اگر بخواهند به کسی اعتماد کنند این شخص نصرالله است نه رهبران اسرائیل !







بازدیدهای امروز: 0  بازدید

بازدیدهای دیروز:6  بازدید

مجموع بازدیدها: 81309  بازدید


» لینک دوستان من «
» لوگوی دوستان من «
» آرشیو یادداشت ها «
» موسیقی وبلاگ ? «
» اشتراک در خبرنامه «