صهیونیست ها قاتلان کودکان
به قلم :ناصر فضاله
نظریه نسل کشی و کشتار کودکان در هیچ دین یا اندیشه ای به اندازه ای که در تورات اهمیت دارد، مطرح نشده است. این نظریه در قرن هایی مطرح شد که یهودیان حضور مؤثری در جامعه آن روزگار داشتند. اما این نظریه با پیدایش رژیم صهیونیستی در فلسطین بار دیگر مطرح شده و تا به امروز نیز در اشکال گوناگون و به بهانه ها و توجیهات سست تر و بی پایه تر از لانه عنکبوت استمرار یافته است.
در سفر اشعیاء آمده است، "فرزندانشان در مقابل چشمانشان به قتل رسیدند و خانه هایشان غارت گردید و به زنانشان تجاوز شد. آری من آن کسی هستم که ماده پرستانی را که به طلا و نقره کاری ندارند، علیه آنان شوراندم. آنان حتی به جنین هایی که در شکم مادرانشان بودند، رحم نکردند و بر کودکان نیز شفقت نشان ندادند". همچنین در تورات آمده است، "پروردگارا، روز اورشلیم را به بنی آدم یاد آور، آن روز که می گفتند تا ریشه آنان را یهودی کنید. ای سرزمین ویران شده بابل، خوشا به حال آن کس که با تو آنگونه کرد که تو با ما کردی. خوشا به حال کسی که کودکانت را بگیرد و به صخره ها بکوبد"
با نگاهی به این جملات در تورات می توان به انگیزه صهیونیست ها در قتل کودکان در مدرسه مصری "بحر البقر" و قتل ایمان حجو کودک شیرخواره در دامن مادرش و تلاش برای قتل محمد الدره در آغوش پدرش پی برد، آری! آنان به دستورات تورات عمل می کنند که در آن آمده است "کودکانشان در برابر چشمانشان نابود شدند".
آنان "آیه فیاض" آن گل ناشکفته نه ساله را نیز چنین کشتند. این قتل و کشتار برگرفته از تعالیم تورات (تحریف شده) است. کودک پنج ساله دیگری به بیمارستان انتقال یافت و هنوز آثار جنایت وحشیانه ای را صهیونیست ها در حق خانواده اش مرتکب شدند، می توان بر نگاه هایش خواند و دید. هنوز گرد و خاک بر جان نحیفش پاک نشده است. "روان" با قدم های سنگین و با دلی اندوهگین در بیمارستان به این سو و آن سو می رفت. هیچ کس نمی دانست که "روان" به دنبال چیست. آیا به دنبال پدر شهیدش می گردد؟ یا آنکه در پی یافتن مادر شهیدش می دود؟ یا شاید هم به دنبال یافتن برادری است که با مرگ دست و پنجه نرم می کند؟ درد و اندوه و گریه همه کسانی را که در بیمارستان بودند، زجر می داد. همه نگاه هایی که از هول این صحنه ماتشان برده بود، او را می پاییدند، اما نمی دانستند که "روان" در پی کیست و به دنبال چه می گردد؟ او یک روز پیش در این دنیا هم پدر داشت و هم مادر و هم خانواده ای خوشبخت. اما امروز همه آنان رفته اند. به رغم آنکه کودکی بیش نیست، اما دریافته است که مشکلی برای خانواده اش رخ داده است. روان در پی یافتن پدر و مادر است و به دنبال برادر. آنچه اندوه ما را دو چندان کرد آن بود که مادر روان هم تنها یک روز پس از پدر به سوی بهشت شتافته بود و اکنون روان مانده بود و یک برادر به نام محمد که به انتظار عنایت پروردگار در بخش مراقبت های ویژه بستری بود.
جنایت وحشیانه ای که نیروهای اشغالگر صهیونیست در حق ایمان 4 ماهه در خان یونس مرتکب شدند، بار دیگر تاکیدی است بر اینکه زندگی کودکان فلسطینی تا به چه حد بی ارزش شمرده می شود و وجدان جهانیان تا به چه حد در خواب مرگ فرو رفته است. هر چند جهانیان به چشمان خود جنایت قتل "محمد الدره" را دیدند، اما آخرین آهی که از دهان ایمان شیرخواره بیرون آمد با آخرین درخواست کمک شهید "محمد الدره" پیوند خورده است. گلوله تانک صهیونیست ها "ایمان" را از آغوش مادرش "سوزان" ربود و نگذاشت مادر خوشحالی خود را از تولد این نوزاد که یک سال و نیم با اشتیاق فراوان او را در شکم و آغوش داشت، کامل کند. سوزان به جای آنکه در مراسم عروسی دختر عمویش شادی کند، به بخش مراقبت های ویژه بیمارستان خان یونس انتقال یافت تا او و سه فرزندش محمود (دو ساله) و دنیا (6 ساله) و ایمان (4 ماهه) در آنجا به سبب اصابت گلوله های ناجوانمردانه اشغالگران، بستری شوند.
ایمان اولین کودک شهید خانواده حجو نیست، زیرا دختر عمویش به نام بثنیه (5 ساله) در انتفاضه اول به ضرب گلوله نیروهای اشغالگر صهیونیست به شهادت رسیده بود. انگار که پس از گذشت ده سال از آن حادثه غم بار، امروز باید سالگرد آن حادثه با شهادت جگرگوشه دیگری، به خاطر آید و تکرار گردد.
روح این نوزاد شهید به آسمان عروج کرد تا از جنایتی که صهیونیست ها در حق او مرتکب شدند و از سکوتی که ملت های عرب و مسلمان در پیش گرفته اند به نزد خداوند متعال شکایت کند.