سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مایه توانگری خردمند، حکمتش و مایه عزّت وی قناعتش باشد . [امام علی علیه السلام]

.: آوای حق :.

 
 
آینده تاریک اسرائیل(سه شنبه 87 خرداد 7 ساعت 8:16 عصر )
آینده تاریک اسرائیل نویسنده: دکتر سلیمان صالح ترجمه : مرکز اطلاع رسانی فلسطین برای اولین بار در زندگی، عنوان مقاله ای از یک نویسنده دیگر را انتخاب کردم ؛ ولی بعد از تامل فراوان تصمیم گرفتم که تا مهم ترین نکات موجود در مقاله "جاناتان کوک" نویسنده آمریکایی که با عنوان "آینده تاریک اسرائیل" منتشر شده است، را برای خوانندگان عزیز بازگو کنم. جاناتان کوک همان مولف کتاب مشهور "خون و دین" است که سال گذشته منتشر شد و محور آن بررسی سیاست های رژیم صهیونیستی از زمان شکست مذاکرات کمپ دیوید 2 بود. این نویسنده آمریکایی در مقاله خود پیش بینی می کند که شمار فلسطینیان بر تعداد یهودیان فزونی یابد و رژیم صهیونیستی برای مقابله با این مسئله، سیاست های نژادپرستانه اتخاذ کند و اقلیت یهودی به آزار و سرکوب اکثریت فلسطینی اقدام ورزد و به دنبال آن، دولت عبری به سرنوشتی مشابه سرنوشت دولت نژادپرست آفریقای جنوبی (آپارتاید) دچار شود. شایان ذکر است که این نویسنده آمریکایی از حامیان "اسرائیل" و همان فردی است که طرح ایجاد دیوار حائل را ارائه کرد. او در کتاب "خون و دین" خود مجموعه ای از پیشنهادها را عنوان ساخت که از آن جمله می توان به تاسیس یک دولت فلسطینی اشاره کرد که از چند منطقه جدا از هم تشکیل می شود ؛ ضمنا این تفکک و جدایی مناطق به خاطر آن است که فلسطینیان نتوانند قدرت و توان خود را برای مقابله با ارتش رژیم اشغالگر قدس جمع کنند ؛ ارتشی که در هر لحظه دلخواه می تواند برای سرکوب مقاومت وارد عمل شود. از دیگر مسائل مطرح شده در کتاب جاناتان کوک می توان به اتخاذ تدابیر شدید برای جلوگیری از ازدواج فلسطینیان مقیم مناطق اشغالی با ساکنان کرانه باختری و نوار غزه اشاره کرد. پاکسازی نژادی نویسنده آمریکایی مذکور می گوید که انتظار تحقق سریع و فوری پیش بینی هایش در مورد "اسرائیل" را ندارد و می افزاید: (((در حال حاضر لیبرمن به عنوان معاون نخست وزیر رژیم صهیونیستی انتخاب شده است و او رئیس همان حزبی است که فلسفه فکری اش مبتنی بر پاکسازی نژادی فلسطینیان ساکن مناطق اشغالی، کرانه باختری و نوار غزه می باشد. حزب "اسرائیل، خانه ما" که ریاست آن را لیبرمن به عهده دارد، بر این باور است که باید فلسطینیان را از مناطقی که شهرک های صهیونیست نشین در آنها وجود دارد، اخراج کنند. امروز رئیس حزب "اسرائیل، خانه ما" در موقعیتی است که می تواند برنامه ها و خط مشی های کلی را برای آینده رژیم اشغالگر قدس مشخص کند و مطمئنا تلاش خواهد کرد تا مسئله وجود فلسطینیان داخل مناطق اشغالی را در راس اولویت های خود قرار دهد. ضمنا انتظار می رود که لیبرمن در آینده نه چندان دور منصب نخست وزیری رژیم اشغالگر قدس را به عهده گیرد ؛ او فردی است که در نژادپرستی دست کمی از مئیر کاهانا ندارد و با بیرون راندن 2.1 میلیون فلسطینی برای ایجاد "اسرائیلی" برنامه ریزی می کند که تنها نژاد خالص یهود در آن زندگی می کند.))) به پیشنهادهای جاناتان کوک باز می گردیم. این پیشنهادها در واقع از رویکرد کلی جامعه صهیونیستی حکایت دارد که نمود آن را می توان در نظرسنجی هایی جستجو کرد که در آنها دو سوم صهیونیست ها، از کوچ دسته جمعی فلسطینیان ـ خواه به اجبار باشد و خواه از سر اختیار ـ حمایت می کنند. نژادپرستی بی حد و مرز آخرین نظرسنجی هایی که از صهیونیست ها به عمل آمد، نشان از آن داشت که شاخص حس نژادپرستی افزایش یافته است ؛ به گونه ای 68 درصد از یهودیان اعلام کردند تمایلی به زندگی در کنار شهروندان فلسطینی ساکن اراضی اشغالی 48 ندارند. ضمنا 46 درصد از افراد نیز اعلام کردند که نمی خواهند هیچ عربی را در مناطق اشغالی ببینند. گفتنی است نظرسنجی هفته اخیر که با حضور جوانان صهیونیست برگزار شد، نشان می داد حس نژادپرستی در میان جوانانی که حس کینه و تنفر نسبت به عرب ها داشتند، تقویت شده و امروز جوان یهودی تبدیل به یک نژادپرست ضد عرب افراطی مبدل گشته است. لیبرمن در واقع بر موج نژادپرستی رو به رشد در جامعه صهیونیستی سوار شده است و بیشتر وزرای صهیونیست امروز نگاهی مشابه لیبرمن به آینده دارند. جاناتان کوک بر این باور است که بسیاری از مشخصه ها بیانگر آن است که دولت اولمرت دست به اجرای سیاست های لیبرمن خواهد زد که از جمله این مشخصه ها باید به اقدام ارتش رژیم اشغالگر قدس در تخریب خانه های بدویان فلسطینی برای اجبار 70 هزار تن از آنان به کوچ از مناطق مسکونی شان اشاره کرد. از دیگر مشخصه های اجرای سیاست های لیبرمن می توان به مسئله قانون حمایت و وابستگی نسبت به دولت یهودی اشاره کرد. بر اساس قانون مذکور که بستر برای اجرای آن در حال آماده شدن می باشد، فردی به عنوان شهروند "اسرائیلی" محسوب می شود که از دولت یهودی حمایت کند و هر فردی که دست به اقدامی بر خلاف این اصل می زند، حق اقامت در مناطق اشغالی را ندارد که این مسئله باعث می شود تا صفت لیبرال بودن که همیشه دولت یهودی سنگ آن را به سینه می زند، از این دولت حذف شود و این همان چیزی بود که لیبرمن در دیدار اخیر خود از واشنگتن بیان داشت و به رهبران یهودی آمریکا گفت: "هر کس که یهودیت دولت عبری و صهیونیست بودن آن را نپذیرد، نمی تواند به عنوان شهروند در جامعه ما تلقی شود." در طرح قانون پذیرش شهروندی به شرط حمایت از دولت یهودی، مظاهری به عنوان خصومت با دولت نیز ذکر شده است که یکی از آنها مربوط به سفر به یکی از کشورهای مخالف "اسرائیل" است که می تواند هر کشور عربی مشمول این قاعده شود و به تبع آن شمار زیادی از عرب های 48 را نیز در چارچوب این قاعده به عنوان یک شهروند حامی دولت یهودی به شمار نروند و از مناطق اشغالی طرد شوند. بیرون راندن عرب های ساکن کرانه باختری مسئله به این حد نیز خاتمه نمی یابد و مشخصه های مختلف حکایت از آن دارد که اقدامات مربوط به اخراج، کوچ اجباری افراد و تبعید شامل عرب های ساکن کرانه باختری نیز می شود. "ایوی ایتمان"، وزیر کابینه در دولت رژیم اشغالگر قدس می گوید: اکثریت قاطبه عرب های ساکن کرانه باختری باید کوچانده شوند. نویسنده کتاب "خون و دین" پیش بینی می کند که بعد از پایان ساخت "دیوار حائل"، رژیم صهیونیستی دست به اجرای قانون حمایت و سرسپردگی نسبت به دولت عبری را به اجرا در خواهد آورد و به تبع آن، می تواند هر فلسطینی را از سفر به کرانه باختری باز دارد و یا اینکه او را از حق شهروندی محروم سازد که به دنبال این مسئله، هر گونه ارتباط میان فلسطینیان قطع می شود. مقاله جاناتان کوک بدون تکمیل پیش بینی هایش پایان می یابد، بدون اینکه توضیح دهد که چرا آینده "اسرائیل" را تاریک می بیند؟ بنده تصمیم گرفتم که مقاله این نویسنده آمریکایی را تکمیل کنم و سوال بی جوابش را پاسخ دهم و برای خوانندگان بگویم که آینده "اسرائیل" بسیار تاریک تر از آنی است که جاناتان کوک تصور می کند. رژیم اشغالگر قدس با مسئله افزایش جمعیت فلسطینیان رو به رو می شود و به همین خاطر احساس خطر می کند. افزایش جمعیت فلسطینیان ـ علی رغم وجود تمامی دسیسه ها ـ اتفاق می افتد. با وقوع این پدیده، حس نژادپرستی جامعه یهودی بیشتر می شود و این احساسات باعث می گردد تا دولت شان را برای اجرای سیاست های پاکسازی نژادی آماده کنند. همان طور که می دانید نژادپرستی ـ در طول تاریخ ـ یکی از عوامل فروپاشی دولت ها و تمدن ها بوده است و باعث می شود تا دولت ها از درون فرو پاشند. بی تردید، رژیم اشغالگر قدس به رهبری لیبرمن دست به کوچ اجباری و گسترده فلسطینیان دست خواهد زد و برای این منظور خانه ها و اراضی کشاورزی شان را تخریب خواهد کرد. سیاست پاکسازی نژادی، کوچ اجباری و تبعیدی که "اسرائیل" طی سال های آتی اتخاذ خواهد کرد، هر گونه احتمال برقراری صلح را از بین خواهد برد و ضربه ای سنگین و دردناک برای عرب هایی خواهد بود که صلح را یک گزینه استراتژیک می دانند. سیاست پاکسازی نژادی باعث می شود که گزینه مقاومت به تنها گزینه برای ملت فلسطین بدل شود و در نهایت، به شعله ور شدن انتفاضه ملت علیه صهیونیست ها بیانجامد که این مسئله نیز در نوع خود به معنای افزایش نفوذ جنبش های مقاومت فلسطینی همچون حماس و جهاد خواهد بود. ملت فلسطین بارها هدف کشتار قرار گرفته ؛ ولی این تجربه را از تاریخ فرا گرفته است که اگر بر روی زمین خود بمیرد و جان خود را در راه دفاع از خون شهدا و مقابله با نژادپرستی های رژیم اشغالگر قدس فدا کند، این مسئله باعث همبستگی بیشتر ملت فلسطین و ابتکارات جدیدتر آن در زمینه مقاومت و همچنین اصرار بیشترش بر آزادسازی سرزمین اشغال شده می شود. از این رو، باید گفت که در مقابل سیاست های نژادپرستانه دولت اشغالگر قدس، مقاومت روند شدیدتری به خود خواهد گرفت و شیوه های جدیدی ابداع و با استقبال و حمایت گسترده ملت فلسطین و امت اسلامی رو به رو خواهد شد. تحولی که به تغییری بنیادین در وضعیت کنونی می شود، همان پیروزی مقاومت ملت عراق و شکست آمریکایی ها است. ضمنا در تحقق این امر، مسئله زمان مطرح است. امروز افکار عمومی کشور آمریکا مخالف حضور نظامی این کشور در عراق است. ملت آمریکا، کاخ سفید را مجبور می کند که طی دو سال آینده نیروهایش را از عراق بیرون بکشد. تمامی مسائلی که ذکر شد، مطمئنا به فروپاشی نظام های عربی وابسته به آمریکا ـ حامی رژیم اشغالگر قدس ـ می شود که نتیجه نهایی آن انتفاضه گسترده عربی خواهد بود که با هدف دست یابی به استقلال کامل و آزادی فلسطین صورت می گیرد و در این وقت است که رژیم صهیونیستی خود را در یک محیط عربی و اسلامی می یابد و در آن با یک موج جمعیتی رو به رو هستیم که دسیسه های آمریکا نیز نمی تواند جلوی آن را بگیرد. به دنبال وقوع مسئله پیشین، "اسرائیل" از سوی محیط عربی و اسلامی خود، با یک محاصره شدید رو به رو می شوند، به سان همان چیزی را که آمریکا، رژیم اشغالگر قدس، نظام های غربی و عربی علیه ملت فلسطین اجرا کرد. یهودیان تاب تحمل گرسنگی و تحریم را ندارند و به همین خاطر، نمی توانند ـ به سان ملت فلسطین ـ مقاومت کنند و از این رو، تنها راهکار مناسب برای آنها مهاجرت مجدد به آمریکا و اروپا است. طرح رژیم اشغالگر قدس مبتنی بر کوچ اجباری، تبعید و به راه انداختن سیاست نسل کشی علیه فلسطینیان است ؛ ولی این بنای سست بر روی صاحبانش خراب می شود و در این جا است که یهودیان خود را با یک واقعیت جدید رو به رو می بییند که متفاوت از آن واقعیتی می باشد که ساخته ذهن افراطی های یهودی ضد بشر است. از مهم ترین ویژگی های این واقعیت جدید آن است که امت اسلامی به پا خواهد خواست و عراق و فلسطین را آزاد خواهد کرد ؛ ضمن آنکه آمریکا نیز مجبور به فرار از منطقه است و به دنبال آن نیز یهودیان این کار را خواهند کرد. در این واقعیت جدید، وضعیت فلسطین به این صورت است که فلسطینیان در سرزمین خود باقی خواهند ماند، از آن دفاع خواهند کرد و بر روی آن خواهند مرد. یهودیان نیز هیچ چاره ای جز خروج ندارند، چرا که آنها دزدانی هستند که سرزمین فلسطین به هیچ وجه آنها را به رسمیت نمی شناسد و آنها نیز هیچ ارتباطی با این آب و خاک ندارند. تداوم بقای یهودیان در سرزمین فلسطین در پیوند با طاغوت آمریکا و استبداد کشورهای عربی است. دیگر زمان آن فرا رسیده است که طاغوت آمریکایی دم خود را بر روی دوشش گذارده و شکست خورده و مهزوم از منطقه خارج شوند و حاکمان مستبد عرب نیز وضعیتی مشابه آمریکا خواهند شد و در این جاست که "اسرائیل" سقوط خواهد کرد و یهودیان با آن گردن های کلفت و پوست های نازک خود هیچ راهی جز فرار ندارند.






بازدیدهای امروز: 4  بازدید

بازدیدهای دیروز:6  بازدید

مجموع بازدیدها: 81313  بازدید


» لینک دوستان من «
» لوگوی دوستان من «
» آرشیو یادداشت ها «
» موسیقی وبلاگ ? «
» اشتراک در خبرنامه «